-
کشتی آکواریوم
1391/12/15 10:27
اون سیاهیه بالای عکس کف کشتیه که ما دو متر زیر آب نشستیم و ماهیا رو تماشا کردیم.
-
کشتی یونانی
1391/12/14 16:44
-
سفر به جزیره
1391/12/14 16:28
اومدیم دوتایی کیش الان دو روزه که اینجاییم همه چیز خیلی خوب هتل پنج ستارس البته در حد سه ستارس ولی من خوشم میاد چون اتاقمون بزرگه هوا خیلی عالیه نه سرده نه گرم متعادل و کمی شرجی عکسم گرفتم که چند تاشو میزارم اینجا یه ساله درست حسابی وبلاگ ننوشتم انگار وبلاگ نویسی یادم رفته الانم تو همایشم استراحت وسط سخنرانی مربوط به...
-
بعد از یک سال
1391/11/14 12:10
سلام خیلی وقته که نبودم وبلاگ تار عنکبوت بسته بود کلی اتفاقای خوب و بد افتاد تو این یه سال ولی من نتونستم بیام اینجا و ثبتشون کنم خونه خریدیم و با هم عروسی کردیم و دیگه از هم دور نیستیم من شاغل شدم و کلی از این بابت خوشحالم چون کارمو خیلی دوست دارم. معدل دانشگاهمم بهتر از ترمای پیشه این نشون میده که ازدواج بهم ساخته...
-
ارزش وصل نداند مگر آزرده ی هجر ...
1390/11/18 23:53
فردا عشقم میاااااااد خیلی خوشحالم خدایا شکرت کیک تولد داداشی
-
شب یلدا با تاخیر
1390/11/18 00:11
اینا عکسای شب یلدا بودن تو گوشیم مونده بود یادم رفته بود بزارمشون اینجا .با تاخیر زیاد الان می ذارم
-
آشیونه ی کوچیک ما
1390/11/12 01:23
اگه خدا بخواد داریم صاحب یه آشیونه ی کوچیک میشیم خیلی خوشحالیم و راضی از لطف خدااا از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است
-
اولین سالگرد عقدمون
1390/09/19 19:55
لازانیای شب سالگردمونه که خودم درست کردم و اینم کیک و گل رز و حلقه های نقره
-
عید غدیر
1390/08/27 15:57
سلام خیلی وقت بود می خواستم بیامو آپ کنم فرصت نمی شد عید غدیر امسال خیلی خوش گذشت فکر کنم آخرین مراسمی بود که تو خونه ی مامانم برام گرفتن چون دیگه عروسیمم داره نزدیک میشه خیلی خوش گذشت خواهر رضا هم اومده بود جاری جدید هم اومده بود کلا بهترین حالت ممکن بود. و اما کادو ها هفت تا النگو یه انگشتر 300 تومن پول لباس و پارچه...
-
chat with my love
1390/07/19 23:07
-
تنوع
1390/07/16 15:37
سلام قالب سایتو عوض کردم یه تنوعی بشه. هفته ی بعد 4 شنبه با رضا و خوانوادش میریم مشهد تا میتونم باید درس بخونم که آخر ترم سخت نگذره بهم قراره تنقلات تو راهو من بگیرم منم که عاشق خرید کردنم از الان دارم بهش فکر می کنم که چی بخرم . بعضی وقتا دلم می خواد برا کسی چیزی بخرم و خوشحالش کنم از اونجایی بچه ها خیلی زود خوشحال...
-
خبر خوب
1390/07/09 23:47
عشقمم قبول شد تهران بودم عشقمم ماموریت بود که این خبر خیلی خیلی مبارک بهم رسید صبح از خواب بیدار شدم دیدم 2 تا اس ام اس دارم یکی تبریک برادر شوهرم بود و اون یکی خبر قبولی بود که از طرف عشقم بود. خیلی خوشحال بودم از یه طرفم واسه امتحان تافل استرس داشتم هرچند که امتحانو خوب ندادم. مراسم نامزدی برادر شوهرم چند روز بعد...
-
عید فطر
1390/06/13 13:39
عید فطر امسال خیلی خوب بود رضا از روز قبلش پیشم بود تا 2 روز بعدش با هم رفتیم از شهناز ساعت خریدیم . مهمونم داشتیم برای ناهار " خونواده ی نامزدم اومده بودن خونمون فردا شبش با رضا 2 تایی رفتیم خونه ی رضا اینا ساعت 9 درومدیم 11.30 شب رسیدیم رضا داشت تنهایی می رفت و منم سعی می کردم ناراحتیمو نشون ندم هر چند که خیلی...
-
کسی چه می دونه حکمت چتر جامونده رو
1390/06/07 03:05
قدم می زنم زیر بارون تو کوچه پس کوچه های سرد این شهر سردم میشه... چه سرمای سوزناکیه !! ولی مثل اینکه سرما؛ سرمای وجودمه ناگریز چشمام با ابرا هماهنگ میشن... و تمام دلخوشیم تو اون لحظه اینه که کسی بارون شور چشمامو ندید...
-
خبر خوب
1390/06/07 01:17
قبووووووول شدم حالا مونده نتایج عشقم که هنوز نیومده رو سایت امروزم تولد قمری من بود که از طرف عشقم 2 تا عکس دریافت کردم.
-
ترس به یاد موندنی
1390/06/01 15:55
کمرت یه ذره درد بگیره اونوقت یه جوری خودتو بزنی به درد کشیدن که دیگران فکر کنن داری واقعا از درد بیهوش می شی و نمی تونی تکون بخوری یا حرف بزنی اونوقت دیگران چه حالی می شن ؟ من در نقش دیگران بودمو رضا در نقش اونی داشت الکی درد می کشید یه لحظه نفسم تو سینه حبس شد و نمی دونستم چی کار کنم محکم جیغ زدم...
-
شب قدر
1390/05/29 00:12
انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت . بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته .بنگر به طرف کدام یک می روی (دکتر علی شریعتی) اینو دوست دارم و خیلی به دلم میشینه این جمله رو این جا می زارم که زود زود به چشمم بخوره. الان داشتم سایت سنجشو نگاه می کردم ببینم نتایج اومده یا نه که نیومده بود عشقمم تو راهه . امروز افطار کلی مهمون داشتیم...
-
روز های کتابخونه....
1390/05/26 15:59
بازم امتحان داره نزدیک میشه و کتابخونه ای شدم یکمم استرس دارم واسه نتایجی که هفته ی بعد میاد رو سایت . کلا هر چی بشه امید وارم به هدف اصلیم برسم ماه رمضون اومده ولی من نمی تونم روزه بگیرم ماه رمضون من زمستونه که روزا کوتاهه و هوا خنک. دلم واسه ربنا های سالای قبل تنگ شده البته تو فارسی1 هنوز ربنای قدیمو می زاره دوسش...
-
تولد عشقم
1390/05/09 00:43
ژله توت فرنگی با پاستیل قلب برای عشقم مرحله ی 1: مرحله ی 2: کادو های عشقم شامل ربع سکه و ساک ورزشی و عینک شنا و مایو دماغ گیر و حوله
-
امروز تولد عشقمه...
1390/05/01 11:51
عزیزم عشقانه دوستت دارم و دنیا رو با تو می خوام. ایشالا صد سال با شادی و ارامش در کنار هم باشیم. تولدت مبارک عشقم می بوسمت از راه دور
-
اولین مسافرت ۲ تایی رفتیم مشهد (2)
1390/04/18 15:18
از اونجایی موند که رفتیم کوه سنگی تو راه برگشت تو یکی از رستورانای همون خیابون رفتیم لازانیا خوردیم من از مدل دستمال کاغذیش خوشم اومد و عکس گرفتم. دوتامونم خیلی خسته بودیم لازانیا هم که غذای سنگینیه . بعد از غذا با اتوبوس رفتیم حرم . تو راه برگشت از حرم معمولا آب میوه می خوردیم این آب پرتقالا خیلی ترش بود آدم ضعف می...
-
اولین مسافرت ۲ تایی رفتیم مشهد (1)
1390/04/06 16:58
4 شنبه نصف شب که روز پدرم بود رضا اومد پیشم و ما شبو با هم بودیم و کلی خوش گذروندیم فردا صبحش دوتامونم امتحان تولیمو داشتیم که نرفتیم بدیم. هدیه ی من به رضا عشقم یه پیراهن آستین کوتاه بود . 5 شنبه 26 اردیبهشت از اینجا راه افتادیم 2 تایی رفتیم تهران با اتوبوس عصری رسیدیم تهران و رفتیم خونه رضا اینا جاریمو برادر شوهرمو...
-
۵ شنبه ی اول ماه رجب
1390/03/23 23:54
حلوای تزیین شده + یه لباس
-
آرامش قبل از طوفان...
1390/03/17 00:08
نمی دونم از کجا شروع کنم و بنویسم ولی امشب عجیب حال و هوای نوشتن دارم تو دلم کلی حرفه دلم می گیره آرامش ندارم نمی دونم چرا احساس می کنم به اندازه ی کافی خوب نیستم شاید این احساس باعث شروع پیشرفت معنوی آدم بشه قبلا تجربش کردم به هر حال تو سنی هستم که باید تامل کنم تا بتونم آینده ی بهتری رو برای خودم بسازم بعضی وقتا...
-
بعد از مدت ها
1390/03/02 22:32
سلام خیلی وقت بود که نبودم ولی با کلی خبر اومدم خبرای خوب و بد میگن اول خبرای خوبو دادن خوبه خبر خوب اینکه : عشقم از سفر برگشت سالم و شاد(خدارو شکر) با یه سوغاتی از جنس نقره ۲ تا کبوتر عاشق به هم رسیدن منم امتحانمو خوب دادم پسر داییم به دنیا اومد و اما خبرای بد اینکه : پدر بزرګ عزیز مادرم از این دنیا رفت به اون دنیا و...
-
کجـــای این بهــار ، بهــــار است ؟!
1390/02/10 20:30
عطـــر بهـــــار نارنج باشد و تــــــــو پیش من نباشی ...؟! کجـــای این بهــار ، بهــــار است ؟! کجای این روزها اردیبهشــــتی ؟!!
-
امروز...
1390/02/10 19:34
امروز رفتم بیرون تا دلم یکم باز بشه آخه دلم بد جور گرفته بود اینجام همش هوا ابریه بارون میاد اینارو واسه دوستم خریدم که فردا باهاش قرار بزارم بدم بهش یه جعبه ی جواهرات موزیکال
-
i feel lonely...
1390/02/10 17:23
i am alone... i feel lonely... i cry with that clouds in the rainy sky... i cry when the sun shines in the blue sky.. and i cry when the stars wink in the black sky... this is the story of my life these dayes... please dont make me cry ... please...
-
خصوصی
1390/02/04 23:09
-
عزیز من رفته سفر کی برمی گرده !(2)
1390/02/04 20:25
عشقمممممممممممممممممممم رفته دانمارک منم ازش خبر ندارم خدا جووووووووووووون خودت ازش مراقبت کن .